بصيرت آفريني در سخن و سيره حضرت زهرا (سلام الله عليها)
» فرهنگ سفر در آموزه های دینی
» میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
» بصيرت آفريني در سخن و سيره حضرت زهرا (سلام الله عليها)
» معیارهای انتخاب اصلح در کلام مقام معظم رهبری حفظه الله
» نمایشگاه دست آوردهای تبلیغی
» عبادتهای حضرت علی علیه السلام
» حقیقت لوح و قلم
درباره ما

به وبلاگ ما خوش آمدید
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 22784
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



☼ ساخت کد صوتی مهدوی برای وبلاگ ☼

پیوندهای وبگاه
» موسسه میثاق لوح و قلم
» مبین
» فندک برقی سیگار لمسی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موسسه میثاق لوح و قلم و آدرس mlgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشیو مطالب
موضوعات مطالب
برچسب‌ها
» لوح (2), » قلم (2), » موسسه لوح و قلم (1), » موسسه لوح (1), » نمایشگاه (1), » محصولات (1), » موسسه (1), » میثاق (1), » بصیرت (1), » حضرت زهرا س (1), » سخن (1), » بصیرت آفرینی (1), » حضرت (1), » معصومه (1), » تولد (1),
بصيرت آفريني در سخن و سيره حضرت زهرا (سلام الله عليها)
+ نویسنده مبین در جمعه 8 شهريور 1392 | نظر بدهید

سخن آغازين:

بيت الغزل اين نوشتار را با كريمه ايي از قرآن حكيم،كتابي كه سراسر بصيرت و بينش است «قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُم »[1] آغاز كنيم كه فرمود « وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ »[2] و كسانى كه در راه ما كوشيده‏اند، به يقين راههاى خود را بر آنان مى‏نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.

برپايه رهنمودهاي انبياء و اوصياء الهي، شكوفايي فطرت بصيرت، هم به مجاهدت علمي نياز دارد و هم به مجاهدت عملي  عناوين: تفكر، تعقل، تعلم و اعتبار و... به نقش انديشه و تلاش هاي علمي در تقويت ديده بصيرت اشاره دارند و عناوين: پرهيزگاري، ياد خدا، اخلاص، زهد و... به بيان نقش تلاش هاي عملي دراين باره  مي‌پردازد. و همه اين عوامل دراين آيه شريفه خلاصه شده است: « وَالَّذِينَ جَاهَدُوا » مجاهدت علمي و عملي، « فِينَا» اخلاص در عمل و دوري از هوا پرستي و مطيع نفس اماره نشدن و« لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا » شكوفايي ديده بصيرت.

 مشى سياسى حضرت زهرا (سلام الله عليها) و مرام مقابله با فتنه و فتنه گران، مشيي و مرامي منطبق بر اين آيه كريمه، توأم با بصيرت و بينش است چرا كه او شاگرد مكتب قرآن است، در محضر پدرش به درس نشسته و در خانه امير المومنين علي عليه السلام و در سايه همگامي با او آن را  تقويت نموده است. او برتر از هزاران مرد قدرتمند، بیرق باورهای تابناک آسمانی و علم پیکار با سران فتنه و ظلم و را بر دوش گذاشت تا هدایت نبوی و سعادت علوی را پاس بدارد و به گوش آیندگان برساند.

كوثر آفرينش با حضور فعال خود در خط مقدم مبارزه خوب مي دانست  اگر تحمل کند غده های سرطانی جامعه اسلامی آن روز را، و فریاد نزند تحمیل های "ولی نشناسان پیشانی پینه بسته" را، حمله غفلتها، حتي چشمان بصيرت بين مومنان حقيقي آن روز را نيز كور خواهد كرد.

در چنین شرایطی و پس از انحراف حاکمیت از مسیر اصلی خود در سقیفه و انتقال حاکمیت به غیر معصوم، حضرت زهرا سلام الله عليها وارد صحنۀ بصيرت آفريني جامعه شد، زیرا این انحراف هر چند در ابتدا کم به نظر می رسید ولی همانند زاویه ای می ماند که با دور شدن از رأس، فاصلۀ دو سرش لحظه به لحظه بیشتر می شد.

حضرت فاطمه سلام الله عليها با جسارت و شجاعتی مثال زدنی جریانی را که می رفت تا غدیر را ، قرباني آرزوها و هوسهاى خود سازد و خود را جانشین پیامبر صلي الله و عليه وآله و سلم قلمداد کند رسوا ساخت تا برای همیشه‌ي تاریخ دستشان رو شود.

 این حضور حضرت، حجتی است بر تمامی خواص تا بدانند در مقابل انحرافات باید قیام کنند و تن به سازش وتسامح ندهند.

در اين نوشتار قصد داريم تا بيشتر با كلمات بصيرت آفرين حضرت آشنا شويم و راههاي مقابله با فتنه گران را در آيينه سخن و سيره آن حضرت بنگريم . اما قبل از پرداختن به اين راهها بايد بدانيم روشن شدن  آتش فتنه در جامعه مستلزم خار و خاشاكي است كه زمينه ن را فراهم سازد. نا آگاهی مردم، غفلت از دشمن، جاذبه های مادی، سطحی نگری، دور شدن از خط ولايت و... از جمله آن‌هاست و همه آنها را مي شود در اين كلام امير المومنين خلاصه كرد كه فرمودند: اِنَّمَا بَدَءُ وُقُوع الفِتَنِ اَهواءٌ تَتَّبَع و اَحکَامٌ تُبتَدَع یُخالِفُ فِیهَا کِتابُ الله وَیتَوَّلَی عَلَیهَا رِجالٌ رجالاً عَلی غَیرِ دینِ الله .[3]

همانا آغاز پدید آمدن فتنه ها، هوا پرستی و بدعت گذاری در احکام آسمانی است، نوآوری هایی که قرآن با آن مخالف است و گروهی ( با دوانحراف یاد شده ) بر گروه دیگر سلطه یابند که بر خلاف دین خداست

در کلام امام ، سه عامل مهم به عنوان زمينه‌ي فتنه ها معرفی شده است:

1- خواهش های نفسانی (حب مقام ، ثروت اندوزی ، قدرت طلبی ، ...) كه سونامي بزرگي است  وهر آن چه را در مسیرش بيابد در هم کوبيده و نابود می سازد .

2- نوآوری های غلط ، که مورد پذيرش قرآن نيست و اين مارهاي خوش خط و خال  جز مسموميت انديشه ها ثمره‌ايي ندارند.

3- حضور سران فتنه: گسترده شدن فتنه به بدنه اجتماع، رجالي را مي طلبد كه جهت استمرار فتنه پشتوانه فكري حركت را متولي شوند.

 با بررسي سخن و سيره‌ي بصيرت آفرين حضرت زهرا سلام الله عليها در مي يابيم كه حضرت سه مرحله را جهت نابودي فتنه و رسوايي سران فتنهترسيم مي نمايند.

الف: تذکرات روشنگرانه

كم‌تر انساني را مي توان يافت كه در غبار فتنه بتواند موقعيت خود را تشخيص دهد و راهش را بيابد. تنها انسان هايي مي توانند در درون غبار فتنه، راه خويش را بيابند كه از نور الهي بهره مند باشند و پيش از ورود در درون فتنه خود را به چراغ بصيرت الهي تجهيز كرده باشند. حضرت زهرا سلام الله علیها كه پرده هاي ظواهر دنيايي از پيش چشمانش به كنار رفته و به سبب كشف الغطاء، ملكوت هر چيزي را مي بيند با تذکرات روشنگرانه و بيانات بصيرت آفرين خود، عده ای را که به خاطر تبلیغات سوء دشمنان و عدم آگاهی، قدم در وادی فتنه گذاشته و از خط ولايت دور شده بودند را متذكر می نمود.

 در زير شعاعي از کهکشان پر فروغ فاطمي را به نظاره نشسته و تذكرات روشنگرانه حضرت را در قالبهاي زير مورد اشاره قرار مي دهيم.

1-  بيان فضائل امير المومنين علیه السلام:  

-        حضرت فاطمه در برابر يكي از افراد نادان مدينه كه خفاش صفت در برابر آفتاب وجود امام زبان به سرزنش گشوده بود فرمود:مي داني امام كيست؟

«و هُو الإمام الرَّبانِى و الهَیكَلُ النُّورانِى، قُطبُ الاقطابِ و سُلالَةُ الأطیابِ النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقطَةُ دائِرةِ الإمامَةِ و ابُو بُنیهِ الحَسن و الحُسین الَّذِین هُما رِیحانَتَى رسول الله سَیَّدى شَبابِ أهلِ الجنَّة»

على امامى ربانى و الهى، و هیكلى نورانى و مركز توجه همه عارفان و خداپرستان و فرزندى از خاندان پاكان، گوینده بحق و روا، جایگاه اصلى و محور امامت، و پدر حسن و حسین دو دسته گل پیامبر صلى الله علیه و آله و دو بزرگ و سرور جوانان اهل بهشت است .[4]

-        «پس از بعثت رسول خدا صلي الله وعليه و آله هرگاه مشركان آتش جنگ برافروختند، خدا خاموش كرد، يا هر هنگام كه شاخ شيطان سر بر آورد، يا اژدهايى از مشركين ، دهان باز كرد، رسول خدا صلى الله عليه و آله برادرش على بن ابى طالب (عليه السلام ) را در كام اژدها و شعله هاى فتنه ها افكند، و على هم باز نمى گشت ، مگر آن كه سر سركشان را، پايمال شجاعت خود مى گردانيد، و آتش آنها را با آب شمشيرش ‍ خاموش مى كرد. على ! فرسوده از تلاش فراوان در راه خدا، كوششگر خستگى ناپذير در امر خدا، نزديك و خويشاوند رسول خدا صلى الله عليه و آله سيد و بزرگى از اولياى خدا، همواره دامن به كمر زده ، نصيحت كننده ، و تلاش كننده در راه خداست ، كه در راه خدا از سرزنش كنندگان پروايى نداشت در آن روزهايي كه شما مردم در رفاه و آسايش آرميده بوديد.»[5]

-        «أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ يُقِيمَانِ أَوَدَهُمْ وَ يُنْقِذَانِهِمْ مِنَ الْعَذَابِ الدَّائِمِ إِنْ أَطَاعُوهُمَا وَ يُبِيحَانِهِمُ النَّعِيمَ الدَّائِمَ إِنْ وَافَقُوهُمَا »

محمد و على عليهما السلام دو پدر امت اسلام مى باشند، كجى ها را راست و انحرافات را اصلاح مى نمايند، اگر مردم ايشان را اطاعت كنند، اين دو آنها را از عذاب جاويدان نجات مى دهند. و اگر مردم با ايشان موافق و همراه باشند، اين دو، نعمتهاى پايدار خداوندى را ارزانيشان دارند[6]

-        إنَّالسَّعِید، کُلّ السَّعِید، حَقّ السَّعید مَن أحَبَّ عَلِیّاً فِی حَیاتِه و بَعد مَوتِه

همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد. [7]

2-   بيان فضائل قرآن و عترت :

-         «وَ نَحنُ وَسِيلَتُهُ فِى خَلقِهِ وَ نَحنُ خَاصَّتُهُ وَ مَحلُّ قُدسِهِ وَ نَحنُ حُجَّتُهُ فِى غَيبِهِ وَ نَحنُ وَرَثَهُ اَنبِيَائِهِ»

ما اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله وسيله ارتباط خدا با مخلوقاتيم ، ما برگزيدگان خداييم و جايگاه پاكيها، ما دليلهاى روشن خداييم و وارث پيامبران الهى [8]

-        «شما اى بندگان خدا! كه پرچمداران امر و نهى خداييد، و حاملان دين وحى مى باشيد، امانت داران حق، و رسانندگان آن به خلق هستيد، بدانيد كه امام بحق، خود در ميان شماست، و اطاعت او پيمانى است كه از پيش با شما گرفته اند، و پس از پيامبر صلى الله عليه و آله جانشينى است كه براى شما باقى مانده است «...و معنا کِتابُ اللهِ النّاطِقُ وَ القُرآنُ الصّادِقُ وَ النُّورُ السّاطِعُ و الضِّیاءُ اللّامِعُ بَینَةٌ بَصائِرُهُ، مُنکَشِفَةٌ سَرائِرُهُ مُتَجَلِّیةٌ ظَواهِرُهُ مُغتَبِطٌ بِهِ أشیاعُهُ قائِدٌ إلَی الرِّضوانِ إتِّباعُهُ مُؤَدٍّ الَی النَّجاةِ إستِماعُهُ بِهِ تَنالُ حُجَجُ اللِه المُنَوَّرَةُ وَ عَزائِمُهُ المُفَسّرةُ وَ مَحارِمُهُ المُحَذَّرَةُ وَ بَیناتُهُ الجالِیةُ وَ بَراهِینُهُ الکافِیةُ و فَضائِلُهُ المَندُوبَة و رُخْصَتُهُ المَوهُوبَة و شَرائِعُهُ المُکتُوبَةُ» وكتاب ناطق خدا با ما اهل بيت است ، قرآن راستگو، نور فروزان و شعاع درخشان ، كه بيان و استدلالهاى آن روشن ، و اسرار و باطن آن آشكار است ، ظاهر آن جلوه گر، و پيروان آن زبانزد جهانيانند.پيروى قرآن انسان را به بهشت مى كشاند، سخن شنوى از آن به نجات مى انجامد، به وسيله قرآن به حجتهاى نورانى خدا، و به واجبات تفسير شده ، و به محرمات نهى شده ، و به استدلالهاى جلوه گر، و به براهين كامل هدايتگر، و به فضائل پسنديده، و به مستحبات بخشوده ، و به قوانين و آيين واجب شده پروردگار، مى توان راه يافت.[9]

-        شنيدم كه پيامبر گرامى اسلام فرمود: «...عَلِيٌّ خَيْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِيكُمْ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ سِبْطَايَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هَادِينَ مَهْدِيِّينَ وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَيَكُونُ الِاخْتِلَافُ فِيكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»

 على بهترين كسى است كه او را جانشين خود در ميان شما قرار مى دهم، على (عليه السلام ) امام و خليفه بعد از من است و دو فرزندم ، (حسن و حسين عليهما السلام ) و نه نفر از فرزندان حسين (عليه السلام ) پيشوايان و امامانى پاك و نيك اند.اگر از آنها اطاعت كنيد شما را هدايت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزيد، تا روز قيامت بلاى تفرقه و اختلاف در ميان شما حاكم خواهد شد.[10]

3-   ياد آوري حديث غدير و منزلت و... :

حضرت زهرا سلام الله عليها هر جا كه لازم بود با يادآورى حديث غدير و منزلت و... مغزهاى خفته و انسانهاى فريب خورده را هدايت و بيدار مى فرمود، و بارها فرياد برآوردكه:

-        «وَا عَجَبَاه اَنسيتُم يَومَ غَديرِ خُم ؟»  شگفتا! آيا روز غدير خم را فراموش كرده ايد؟[11]

-        «اَنَسيِتُم قَولَ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه و آله يَومَ غَديِرِ خُم مَن كُنتُ مَولاه فَعَلِىٌ مَولاهُ ؟ وَ قَولَهُ صلى الله عليه و آله اَنتَ مِنّى بِمَنزِلَه هَارُونَ مِن مُوسى»آيا فراموش كرديد، سخنان رسول خدا را در روز غدير خم كه فرمود: هر كه من مولا و رهبر او مى باشم ، على عليه السلام نيز مولاى اوست. و آيا فراموش كرديد كه فرمود: يا على موقعيت تو نسبت به من همانند هارون به موساى پيغمبر است . [12]

4-  ترسیم سیمای عصر جاهليت :

« وَ فُهْتُمْ بِكَلِمَةِ الْإِخْلَاصِ فِي نَفَرٍ مِنَ الْبِيضِ الْخِمَاصِ، وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ، مُذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قَبْسَةَ الْعَجْلَانِ، وَ مَوْطِئَ الْأَقْدَامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَقْتَاتُونَ الْوَرَقَ، أَذِلَّةً خَاسِئِينَ، تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِكُمْ، فَأَنْقَذَكُمُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي، وَ بَعدَ اَن مُنِیَ، بِبُهَمِ الرِّجالِ وَ ذُؤبانِ العَرَبِ وَ مَرَدَةِ اَهلِ الکِتابِ. ... »

شما در عصر جاهليت ، بر كناره پرتگاهى از آتش بوديد، چون جرعه اى آب خوراك هر كس بوديد و لقمه هر طمع كننده ، آتش زنه اى بوديد، كه فورا خاموش مى شديد، لگدكوب هر رونده اى بوديد، نوشيدنى شما، آب گنديده، و خوردنى شما، پوست جانور و مردار بود، خوار و ذليل بوديد، و رانده شده و مى ترسيديد كه مهاجران اطرافتان شما را بربايند، تا آن كه خداى بزرگ با دست محمد صلى الله عليه و آله نجاتتان بخشيد، پس ‍ از حوادث فراوانى كه پديد آمد، و رنجها و بلاهاى زيادى كه از دست شجاعان شما، از گرگهاى عرب ، از سركشان اهل كتاب ، كشيد.»[13]

5-  پاسخ به شبهات :   يكي از مهمترين تلاشهاي حضرت زهرا سلام الله عليها در جريان فتنه، خنثي سازي توطئه هاي فكري دشمن و مقابله با سموم زهرآلود شبهات بود كه اگر با پاسخي دندان شكن همراه نبود پيكر نيمه جان تشيّع را تشيع كرده و آن را در زير خروارها خاك دفن مي كردند. در زير پاسخ حضرت زهرا سلام الله عليها را به تعدادي از شبهات مطرح شده به تامل مي نشينيم.

الف: چرا امام على عليه السلام  سكوت كرد و حق خود را نگرفت ؟

محمود بن لبيد مى گويد: پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله ، فاطمه عليها السلام را در كنار قبر حضرت حمزه در احد، در حال عزادارى و گريه مشاهده كردم ، فرصت را غنيمت شمرده سؤ ال كردم : ... بانوى من ! چرا امام على عليه السلام  سكوت كرد و حق خود را نگرفت ؟

حضرت زهرا عليها السلام پاسخ دادند: رسول خدا فرمودند: «مَثَلُ الامامِ مَثَلُ الكعبةَ اِذْ تُوتی و لا تَأتی ...».[14]

مثل امام ، مانند كعبه است ، مردم بايد در اطراف آن طواف كنند، نه آن كه كعبه دور مردم طواف نمايد.

ب: اگر على عليه السلام  زودتر شروع مى كرد و براى مردم صحبت مى نمود، مردم منحرف نمى شدند:

حضرت در جواب بهانه تراشان اینگونه می فرمودند: « فَما جَعَلَ اللهُ لِأحَدٍ بَعدَ غَدیر خُمٍّ مِن حُجَّةٍ وَ لا عُذرٍ »

خداوند پس از غدير خم ، براى هيچكس عذر و بهانه اى باقى نگذاشته است. [15]

ج: چرا شما زودتر از ديگران امامت خود را مطرح نكرديد؟ و اجازه داديد ديگران به صحنه بيايند؟

پس از غصب خلافت و پيدايش ماجراهاى تلخ مصيبت بار در مدينه ، حضرت اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) همراه با همسر گرامیشان براى بيدارى مردم ، و دفاع از حقوق مسلم خويش ، شبانه به منازل مهاجر و انصار رفته اتمام حجت مى كردند، خيلى ها عذر بدتر از گناه مى آوردند كه چرا شما زودتر از ديگران امامت خود را مطرح نكرديد؟ و اجازه داديد ديگران بصحنه بيايند؟ حالا ديگر كارى از پيش نمى توان برد. امیر المومنین جواب آنها را داده و فاطمه زهرا عليها السلام در جواب عذر تراشيها آنها مى فرمودند:

« ما صَنَعَ ابُوالْحَسَنِ إلاّ ما کانَ یَنْبَغى لَهُ، وَلَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَطالِبُهُمْ. »

ابوالحسن على عليه السلام كارى انجام نداد، بجز آن كه سزاوار بود (مانند، انجام مراسم تدفين رسول خدا صلى الله عليه و آله و جمع آورى قرآن ) تا انجام گيرد و اما امت پيمان شكن كارهاى ناروائى انجام داده اند كه تنها خداوند آنها را محاسبه و رسيدگى خواهد كرد.[16]

6-  : تحليل وقايع و اتفاقات جريان فتنه: گر چه حيات ريحانه نبوي بعد از غروب غمبار خورشيد فروزان رسالت بسيار كوتاه و اندك بود اما روشنگري و بصيرت آفريني صديقه طاهره در تحليل وقايع و اتفاقات جريان فتنه، صحيفه ديگري از كتاب بصيرت فاطمي را براي امروز و هر روز ما رقم زد. آنچه در ذيل به آن اشاره مي رود ريشه يابي جريان فتنه در كلام حضرت زهرا سلام الله عليها مي باشد.

الف: عدم اطاعت پذیری از  ولايت و کوری دیده بصیرت

- «...أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلى أهْلِهِ وَ اتّبَعُوا عِتْرَهَ نَبیّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَف، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَف، حَتّى یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ وَلَكِنْ قَدَّمُوا مَا أخَّرَهُ اللَهُ، وَأَخَّرُوا مَا قَدَمَّه‌ اللَهُ، حَتَّي‌ إذَا أَلْحَدُوا المَبْعُوثَ، وَأَوْدَعُوهُ الجَدَثَ المَجْدُوثَ اخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَعَمِلُوا بِرَأْيِهِمْ؛ تَبَّاً لَهُمْ أَلَمْ يَسْمَعُوا اللَهَ يَقُولُ: «وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَآءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ»[17]. بَلْ سَمِعُوا وَلَكِنَّهُمْ كَمَا قَالَ اللَهُ: «فَإنَّهَا لاَتَعْمَي‌ الاْبْصَـارُ وَلَكِن‌ تَعْمَي‌ الْقُلُوبُ الَّتِي‌ فِي‌ الصُّدُورِ»[18]. هَيهَاتَ بَسَطُوا فِي‌ الدُّنْيَا آَمَالَهُمْ وَنَسُوا آجَالَهُمْ، فَتَعْساً لَهُمْ وَأضَلَّ أَعْمَالَهُمْ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الجَوْرَ بَعْدَ الكَورِ.»

...قسم به خدا، اگر حق را به اهلش واگذار مى كردند و از عترت رسول خدا اطاعت مى نمودند دو نفر هم (درباره حكم خداوند) با يكديگر اختلاف نمى كردند و امامت همان گونه كه رسول خدا معرفى فرمود از على عليه السلام  تا حضرت قائم عليه السلام فرزند نهم امام حسين عليه السلام، از جانشينى به جانشينى ديگر به ارث مى رسيد.... اما افسوس! كسى را مقدم داشتند كه خدا او را كنار زده بود و كسى را كنار زدند كه خدا او را مقدم داشت ره آورد بعثت را انكار كردند و به بدعتها روى آورند. آنها هواپرستى و شهوت را برگزيدند و بر اساس راى و نظر شخصى عمل كردند. هلاكت و نابودى بر آنان باد. آيا نشنيدند كلام خدا را كه فرمود: «پروردگار تو خلق مى كند آنچه را كه مى خواهد و اختيار امامت بدست اوست آرى شنيدند اما همان گونه كه قرآن فرمود: «ديده بصيرت آنها كور و چشم دل آنها بى نور است» افسوس ، كه سران سقيفه ، آرزوها و هوسهاى خود را تحقق بخشيدند و از مرگ و قيامت غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهايشان گمراه كند اى پروردگار! من به تو پناه مى برم از كمى ياران پس از پيروزى و فراوانى آنان [19]

ب: كينه توزيهاى جنگ بدر و احد

ام سلمه مى گويد: خدمت حضرت زهرا عليها السلام رسيدم و پرسيدم : اى دختر رسول خدا! شب را چگونه صبح كردى ؟ حالتان چگونه است ؟حضرت فرمودند: «صبح كردم در ميان حزن شديد و اندوه عظيم ، در حالى كه پيامبر از دست رفته ، و وصى او مظلوم واقع شده است . سوگند بخدا، حشمت و عظمت آن كس دريده و نابود شد كه بر خلاف حكم خدا در قرآن، و سنت و سفارش پيامبر اسلام در تاويل و تفسير قرآن ، حق امام او را غصب كردند و به ديگران سپردند. اين گونه برخوردهاى خصمانه ، از كينه توزيهاى جنگ بدر و خونخواهى كشتگانشان در جنگ احد است كه در درون قلب نفاق آميز و انديشه فتنه انگيزشان پنهان بوده است و تا كنون جرات اظهار آن را نداشتند تا در آن هنگام كه حكومت الهى بازيچه دست قدرت طلبان گرديد و امام به حق ، منزوى شد، آتش كينه هاى ديرينه شان زبانه كشيد و باران مصيبتها و مشكلات را بر ما فرو ريختند، و رشته هاى ايمان را دريدند و نسبت به وعده هاى الهى در حفظ و پاسدارى از رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله و دفاع از پرهيزكاران و مومنان چه زشت ، عمل كردند.اما افسوس كه در جهت انتقام گرفتن از پدران (مشرك و منافق ) خود كه در جنگ هاى اسلامى (عليه السلام ) جنگيدند، كشته شدند به دنيا روى آوردند، و فريب دنيا را خوردند»[20]

ج: عدم تدبر در قرآن

-        «چرا بيراهه مى رويد؟ در حالى كتاب خدا در ميان شماست ، مطالبش روشن است ، و احكام آن درخشان ، و نشانه هاى هدايت آن آشكار، و نهى و هشدارهاى آن روشن ، و اوامرش واضح است ، اما شما به قرآن پشت كرديد، و از آن روى گردان شديد، آيا به قرآن ميل و رغبت داريد؟يا داورى جز قرآن مى گيريد؟ «اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْ‏عَلي قُلُوبٍ اَقْفالُها، كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِكُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِكُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِكُمْ وَ اَبْصارِكُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ»

آيا در قرآن تدبر و تامل نمى كنيد؟ يا بر دلهاتان مهر و قفل زده شده است (كه سخن حق را نمى شنويد؟) نه ! بلكه اعمال سوء و كردار بد شما است كه پرده بر دلهاتان كشيده و گوشها و چشمهاى شما را گرفته است ! و چه بد تاويل و تفسيرى (از دين و آئين كرديد)! [21]

ب: افشاگری عالمانه:

در همان لحظه هاى آغازين اعلام ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير خم ، و تحقق بيعت عمومى براى ولايت ، حضرت زهرا عليها السلام از پيمان شكنى، و دوروئى مخالفان غدير، آگاهى کامل داشتند و آنگاه كه حارث بن نعمان مخالفت كرد و گفت : خدايا اگر ولايت على عليه السلام بحق از طرف تو اعلام شد سنگى بر من فرود آيد و به زندگى من خاتمه دهد كه فورا عذاب الهى رسيد، و سنگى از آسمان فرود آمد و او را كشت. حضرت زهرا عليها السلام نگاهى معنادار به امیر المومنین عليه السلام نموده و فرمودند: «اَتَظُنَّ يَا اَبَاالحَسَن اَنَّ هَذَا الرَّجُلَ وَحدَه؟ وَالله مَا هُوَ اُلاّ طَلِيعَةَ قَومٍ لا يَلبِثُونَ اَن يُكشِفُوا عَن وُجُوهِهِم اَقنِعَتُهَا عِندَمَا تَلُوحُ لَهُم اَلفُرصَةَ»

اى ابوالحسن ! آيا گمان مى كنى در مخالفت با غدير، اين مرد تنهاست ؟ سوگند به خدا او پيشگام قومى است كه هنوز نقاب چهره اشان فرو نيافتاده است. و آنگاه كه فرصت بدست آورند مخالفت خود را آشكار خواهند ساخت. [22]

 در اوج فتنه ها، که مردم در دام فريب سحر ساحران افتاده و چوب ها و ريسمان هاي ساحران را، چون عصاي موسي مي‌شمارند افشاگری عالمانه حضرت زهرا سلام الله عليها بود که همچون تیغ بند بند دامهای گسترده دشمن را بریده و با افشای چهره زشت جریان فتنه و تبیین عملکرد گذشته و حال آنها، مردم را از افتادن در دامشان مصون می داشت. در زير نمونه هايي از بيانات افشاگرانه حضرت را مرور مي كنيم.

1-    افشاى ستم سران فتنه

دختر طلحه در يكى از روزهاى غمبار پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله خدمت فاطمه عليها السلام رسيد، از گريه ها و ناله هاى جانكاه آن حضرت سخت نگران شد و با شگفتى پرسيد: فاطمه جان چه چيزى شما را اين گونه به گريه و زارى واداشته است؟

پاسخ فرمود:«اى دختر طلحه ، آيا از مصيبت و رويداد تلخى مى پرسى كه در همه جا انتشار يافته است ؟ گويا بر پر مرغان نوشته و در جهان پراكنده شده ، گويا پيكهاى چابك سوار بسرعت آن را به همه جهانيان ابلاغ كرده اند كه گرد و غبار آن تا آسمان بالا رفت و تاريكى مصيبت آن زمين را فرا گرفت ، (مى دانى مصيبتها چگونه شكل گرفته اند؟)

از پست ترين قبائل عرب ، قبيله (تيم ) ابوبكر بن ابى قحافه ، و از حيله بازترين قبائل عرب قبيله (عدى) عمر بن الخطاب بر على عليه السلام  ستم روا داشتند، پرچم مسابقه برافراشتند تا بر على عليه السلام پيشى بگيرند. چون موفق نشدند، بغض و كينه على عليه السلام  را در دل گرفتند اما پنهان داشتند.آن گاه كه نور دين بخاموشى گرائيد و پيامبر صلى الله عليه و آله رحلت كرد، آن بغضها و كينه ها را به زبان آوردند و بر مركب آرزو سوار گشتند و ستمها روا داشتند، (فدك ) را غصب كردند. با شگفتى به (فدك ) بنگريد، چه بسيار پادشاهانى كه مالك سرزمين (فدك ) شدند. و هم اكنون اثرى از آنها وجود ندارد! فدك هديه الهى بود كه به پيامبرش بخشيد و رسول گرامى اسلام آن را براى تامين زندگى فرزندانم بمن سپرد.

واگذارى فدك (بمن و فرزندانم ) با حكم و علم خداوند بزرگ و شهادت و گواهى جبرئيل امين صورت گرفت .

پس اگر (ابابكر و عمر) آن را با ستم غصب كردند و وسيله زندگى فرزندانم را قطع نمودند با ياد روز قيامت بر اين مصيبت صبر مى نمايم ، و زود است كه خورندگان اموال فدك ، عذاب الهى را در دوزخ نظاره گر و در آن غوطه ور باشند [23]

2-    شكوه هاى درد آلود و افشاگرانه

از حضرت امام صادق عليه السلام  نقل شده است كه فرمود:

حضرت فاطمه عليه السلام  از امت ساكت و بى تفاوت ، و از ابوبكر و عمر، در پيش پروردگار خود، شكوه ها مطرح مى كرد، و در حالى كه اشكهاى او جارى بود، مى فرمود: «اللَّهُمَّ إِلَيْكَ نَشْكُو فَقْدَ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ ارْتِدَادَ أُمَّتِهِ عَلَيْنَا وَ مَنْعَهُمْ إِيَّانَا حَقَّنَا الَّذِي جَعَلْتَهُ لَنَا فِي كِتَابِكَ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّكَ الْمُرْسَلِ»

پروردگارا! بسوى تو شكايت مى كنم ، اندوه از دست دادن پيامبر و فرستاده و برگزيده ات را. و به تو شكايت مى كنم از ارتداد امت پيامبر صلى الله عليه و آله و اين كه حق ما را از ما بازداشتند، همان حق (ولايت و رهبرى ) را كه در قرآن كريم ، خود بر پيامبر اسلام نازل فرمودى .[24]

3-  سرزنش مردم

-        «سپس آن قدر درنگ نكرديد كه اين دل رميده آرام گيرد، و مهار كردن آن آسان گردد. پس آتش گيره ها را بر افروختيد، و به آتش فتنه ها دامن زديد، تا آن را شعله ور سازيد و به شيطان گمراه كننده ، پاسخ مثبت داديد، و براى خاموش كردن نور اسلام آشكار، بسيج گشتيد، و به از بين بردن سنتهاى پيامبر برگزيده ، روى آورديد، و حركتهاى منافقانه آغاز كرديد، و براى نابودى اهل بيت او، در پشت تپه ها و درختان كمين كرديد، و ما براى مصيبتهايى كه چونان خنجر بران ، يا فرو رفتن سنان در شكم است ، چاره اى جز صبر نداريم.»[25]

-        پس از آنكه براى ابوبكر بيعت گرفتند، و مردم سكوت و انزوا را برگزيدند، حضرت زهرا عليها السلام فرمود: «مَا رَأَيْتُ كَالْيَوْمِ قَطُّ حَضَرُوا أَسْوَأَ مَحْضَرٍ وَ تَرَكُوا نَبِيَّهُمْ ص جِنَازَةً بَيْنَ أَظْهُرِنَا وَ اسْتَبَدُّوا بِالْأَمْرِ دُونَنَا.» من هرگز روزى همانند امروز نديدم كه امت اسلامى زشت ترين صحنه ها را پديد آوردند، جنازه رسول خدا را در برابر ما واگذاشتند و خودسرانه و مستبدانه ديگران را به جاى ما نشاندند. [26]

4-   افشای خیانت پيمان شكنان

-        پس از خيانت دنياپرستان، و سكوت و بى تفاوت خودپرستان ترسو، و ايجاد انحراف و سير ارتجاعى در امت اسلامى ، حضرت زهرا عليها السلام به افشای خیانت خيانتكاران پرداخته و وجدانهاى خفته آنان را با شلاق ملامت بيدار كرد، و خطاب به مردم فرمود: «واى بر شما! چه زود به خدا و پيامبرش درباره ما اهل بيت ، خيانت كرديد! در صورتى كه رسول گرامى اسلام به شما سفارش نمود تا از ما پيروى كنيد، ما را دوست داشته باشيد و دست از ما نكشيد.»[27]

-        «يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا اللَّهَ وَ ابْنَةَ نَبِيِّكُمْ، وَ قَدْ بَايَعْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَوْمَ بَايَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَكُمْ وَ ذَرَارِيَّكُمْ،فَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِبَيْعَتِكُمْ،» اى جماعت مهاجرين و انصار! خدا را يارى كنيد. بدرستى كه من دختر پيامبر شما هستم ، در صورتى كه شما با رسول خدا بيعت كرديد كه از پيامبر و فرزندانش دفاع كنيد، همان گونه كه از خود و فرزندان خودتان دفاع مى كنيد. پس بر بيعت خود با رسول خدا استوار بمانيد. [28]

5-  نكوهش بى تفاوت هاى ديروز و تشنگان قدرت امروز

«در حالى كه شما! در خوشى زندگى مى كرديد، در امنيت و رفاه ، خوش ‍ بوديد، و منتظر فرصت بوديد تا مگر روزگار بر ضد ما دگرگون شود، به زنگ اخبار بوديد، به هنگام كارزار فرار مى كرديد و عقب نشينى داشتيد. و آنگاه كه خدا، براى پيامبرش خانه پيامبران ، و آرامگاه اولياء را برگزيد، خار و خاشاك نفاق در شما ظاهر شد، و جامه دين كهنه گرديد، ساكت گمراهان ، به سخن در آمد، و آدمهاى پست و بى ارزش با قدر و منزلت شدند و شتر نازپرورده اهل باطل ، به صدا درآمد، و وارد خانه هاى شما شد.و شيطان سر خويش از مخفيگاه بدر آورد، شما را فراخواند، كه پاسخگوى دعوت باطل او هستيد، و براى فريب خوردن آمادگى داريد، خواست كه بر ضد حق برخيزيد، شما را آماده اين كار يافت ، و شما را گرم و آماده نمود، و ديد كه غضبناك شديد، پس بر غير شتر خود، داغ و نشان زديد، و بر آبى كه حق شما نبود فرود آمديد.در حالى هنوز از عهد و قرار شما (بيعت در خم غدير دو ماه قبل ) چيزى نگذشته بود، و شكاف زخم عميق بود، و دهانه زخم هنوز بهم نيامده ، بهبود نيافته بود، و پيامبر صلى الله عليه و آله هنوز دفن نشده بود كه هر چه خواستيد كرديد. و بهانه آوريد كه از فتنه مى ترسيم «أَلاَ فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُواْ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ» [29]  هش‏دار، كه آنان خود به فتنه افتاده‏اند، و بى‏ترديد جهنَّم بر كافران احاطه دارد. «فَهَيهاتَ مِنكُم ؟ وَ كَيفَ بِكُم؟» شما كجا؟ و فتنه خواباندن كجا؟ دروغ مى گوييد!»[30]

3 برخورد قاطعانه:

 گاهی سيل فتنه آن چنان نظام اسلامی را تهدید می کند که راهی جز برخورد قاطع با سران فتنه باقی نمی گذارد. در این موقعیت دیگر نه جاي نصیحت و اندرز است و نه ملامت و سرزنش، فقط برخورد قاطعانه است كه مي تواند همچون سدي مستحكم سيل ويرانگر آنها را مهار نموده و نقشه آنها را نقش بر آب نمايد. در زير نمونه هايي را  در سيره حضرت زهرا سلام الله عليها مرور مي كنيم.

 

1-    عذر تراشی ممنوع

-        ابوبكر و عمر، پس از تقويت حكومت خويش و سركوبى مخالفان ، براى جلب افكار عمومى به فكر دلجوئى از حضرت زهرا عليها السلام و جبران اشتباهات گذشته افتادند، و با تلاش فراوان همراه با امام على عليه السلام به خدمت آن يگانه دخت پيامبر رسيدند، سلام كردند. عذرخواهى نمودند (كه گذشته ها گذشت و اشتباهاتى تحقق يافت ، به هر حال شما دختر پيامبر رحمت ، بايد گذشته ها را ناديده انگاريد و ما را عفو فرمائيد.) حضرت زهرا عليها السلام براى آن كه واقعيت ها را به همه انسانها در طول تاريخ بشناسند، و به آنها نيز بفهماند كه هر گذشته اى را نمى توان ناديده انگاشت و در برابر انحراف ملت و سير ارتجاعى حكومت نمى شود بى تفاوت ماند، آنها را به سخنان رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله توجه داد و فرمود: «نَشَدْتُكُمَا اللّهُ أَلَمْ تَسْمَعا رَسُولَ اللّهِ يَقُولُ: «رِضا فاطِمَةَ مِنْ رِضاىَ، وَ سَخَطُ فاطِمَةَ مِنْ سَخَطى، فَمَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ إِبْنَتى فَقَدْ أَحَبَّنى، وَ مَنْ أَرْضى فاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضانى، وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنى»؟ قالا نَعَمْ، سَمِعْناهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه وآله وسلم، فَقالَتْ: فَإِنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنَّكُما أَسْخَطْتُمانى وَ ما أَرْضَيْتُمانى وَ لَئِنْ لَقيتُ النَّبِىَّ لاََشْكُوَنَّكُما إِلَيْهِ.» شما را بخدا سوگند مى دهم آيا شنيده ايد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: فاطمه پاره تن من است و من از اويم ، هر كه او را بيازارد مرا آزرده خشنودى فاطمه موجب خشنودى من است و خشم و غضب فاطمه خشم و غضب من ، هر كس فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر كس فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته است ؟ ابوبكر و عمر پاسخ دادند آرى (اين كلمات را از پيامبر شنيديم .) حضرت زهرا عليها السلام پس از اعتراف آن دو نفر فرمود:(خدا و ملائكه را بشهادت مى طلبم كه شما دو نفر مرا به خشم آورديد و آزرديد و موجبات خشنودى مرا فراهم نكرديد. اگر با پدرم رسول خدا ملاقات كنم ، شكايت شما را نزد پدرم خواهم برد.[31]

-        و آنگاه كه مهاجرين و انصار در عذرخواهى پافشارى كردند، فرمود: «اِليكُم عنَّى فَلا عُذرَ بَعدَ تَعذيِرِكُم وَ لاَ اَمر بَعدَ تقصِيركُم هَل ترك اَبِى يَوم غَدير خُم لِاَحدٍ عُذرا؟» دور شويد و مرا به حال خود واگذاريد. پس از كوتاهى و سهل انگارى ، جايى براى عذرخواهى نمانده است ، آيا پدرم پيامبر صلى الله عليه و آله پس از حادثه غدير خم جايى براى عذر تراشى و بى تفاوتى باقى گذاشته است ؟[32]

2-   اعتصاب در سخن گفتن با ابوبكر و عمر

-        پس از ماجراى زشت تهاجم به خانه امام على (عليه السلام )، و جسارتهاى فراوان درون مسجد، و غصب فدك ، و بى اثر ماندن گواهى شاهدان ، و مباحث استدلالى حضرت زهرا عليها السلام و تداوم سياستهاى كودتايى سران سقيفه ، در مبارزه منفى با آنان خطاب به ابوبكر فرمود: «وَاللّهِ! لا كَلَّمْتُكَ أبَداً ، وَاللّهِ! لاَدْعُوَنَّ اللّهَ عَلَيْكَ في كُلِّ صَلوة» سوگند بخدا از اين پس هرگز با تو سخن نخواهم گفت ، سوگند به خدا شكايت تو را به خداوند خواهم نمود و در هر نماز تو را نفرين خواهم كرد.[33]

-         در جايي ديگر خطاب به آن دو فرمود: «والله لَا أُكَلِّمُكُمَا مِنْ رَأْسِي كَلِمَةً وَاحِدَةً حَتَّى أَلْقَى أَبِي وَ أَشْكُوَكُمَا إِلَيْهِ وَ أَشْكُوَ صُنْعَكُمَا وَ فِعَالَكُمَا وَ مَا ارْتَكَبْتُمَا مِنِّي» سوگند بخدا بعد از اين با شما دو نفر حتى يك كلمه نيز سخن نمى گويم ، تا به ملاقات خدا بشتابم و شكايت شما دو نفر را به خدا مى برم ، و توضيح خواهم داد كه شما با خدا (و دين او) و با من چه كرديد و چه اعمالى را مرتكب شديد.[34]

3-  دفاع در برابر هجوم گستاخانه به منزل اميرالمؤ منين عليه السلام

پس از ماجراى سقيفه، و سرپيچى عده اى از بيعت با ابوبكر، براى آن كه به خيال خودشان مركز تجمع مخالفان را مورد تهديد قرار دهند، به خانه امام يورش آوردند، عمر و قنفذ، و طرفداران آنها تهديد كردند، اگر امام على (عليه السلام ) براى بيعت به مسجد بيرون نيايد، خانه را آتش ‍ مى زنيم !!

حضرت زهرا عليها السلام در دفاع از امام ، در برابر مهاجمان فرمود: «أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ! مَاذَا تَقُولُونَ؟ وَأَيَّ شَيْ‏ءٍ تُرِيدُونَ؟. یا عُمَرُ اَما تَتَّقِى اللّه؟ تَدْخُلُ عَلى بَیْتى؟ اَبحِزبِك الشَيطَان تخوفُنى؟ وَ كَانَ حِزبَ الشَيطانِ ضَعيفاً. وَيْحَكَ يَا عُمَرُ مَا هَذِهِ الْجُرْأَةُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ تُرِيدُ أَنْ تَقْطَعَ نَسْلَهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ تُفْنِيَهُ وَ تُطْفِئَ نُورَ اللَّهِ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ انْتِهَارِهِ لَهَا وَ قَوْلِهِ كُفِّي يَا فَاطِمَةُ فَلَيْسَ مُحَمَّدٌ حَاضِراً وَ لَا الْمَلَائِكَةُ آتِيَةً بِالْأَمْرِ وَ النَّهْيِ وَ الزَّجْرِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ مَا عَلِيٌّ إِلَّا كَأَحَدِ الْمُسْلِمِينَ فَاخْتَارِي إِنْ شِئْتِ خُرُوجَهُ لِبَيْعَةِ أَبِي بَكْرٍ أَوْ إِحْرَاقَكُمْ جَمِيعاويحك ! مَا هَذِهِ الجُراه عَلى الله وَ عَلى رَسُولِهِ؟ تُرِيدُ أَنْ تَقْطَعَ نَسْلَهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ تُفْنِيَهُ وَ تُطْفِئَ نُورَ اللَّهِ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَانتهارِهِ لَهَا طُغيانَك يَا عُمَر اَخرِجنى، وَالزمُك الحُجَه وَ كُل ضَال غَوى وَاللّهِ يَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا أنّي أكْرَهُ أنْ يُصيبَ الْبَلاءُ مَنْ لا ذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ أنّي سَأُقْسِمُ عَلَي اللّهِ ثُمَّ أجِدُهُ سَريعَ الاْجابَةِ. يَا اَبتَاه يَا رَسُول الله هَكذَا كَان يَفعَل بِحَبِيبَتك وَابنَتك ؟ آه يَا فِضَه اِليكَ فَخُذِينى فَقد وَالله قتل مَا فِى اَحشائِى مِن حَمل »[35]

شما اى گمراهان و دروغگويان ! چه مى گوييد و چه مى خواهيد؟ اى عمر!آيا از خدا پروا ندارى ؟ اين گونه مى خواهى وارد خانه من شوى ؟ آيا با حزبت كه حزب شيطان است ، مرا مى ترسانى در حالى كه حزب شيطان ناتوان است ! واى بر تو! اين چه جراءت و جسارتى است كه بر خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله او دارى ؟ آيا مى خواهى دودمان پيامبر را نابود كنى ؟ و نور خدا را خاموش ؟ آگاه باش كه خداوند نور خود را فروزان و جاودانه نگه مى دارد. از شركت و حضور در ميان نامحرمان پرهيز داشتم ، اما تهاجم و طغيان تو مرا از خانه بيرون كشيد و حجت را بر تو و بر ديگر گمراهان تمام كرد.

سوگند بخدا، چون كراهت دارم كه بى گناهان دچار بلا و گرفتارى شوند، دست از نفرين برمى دارم . اگر چنين نبود، مى دانستى كه سوگند و نفرين من به سرعت تحقق مى يافت و عذاب خدا فرو مى باريد.

پس از كوبيده شدن بين در و ديوار و شهادت حضرت محسن عليه السلام فرمود: اى پدر! اى رسول خدا! بنگر كه با دختر مورد علاقه تو چنين رفتار مى شود: آه : اى فضه بيا و مرا درياب . سوگند به خدا، فرزندى كه در شكم داشتم ، كشته شد

4-  دفاع از امام در مسجد

آنگاه كه امام را مظلومانه و با ستم به مسجد بردند، حضرت زهرا عليها السلام وارد مسجد شد و فرمود:

« خَلُّوا عَن اِبنِ عَمّى فَوَالّذى بَعَثَ مُحمداً بِالحقِّ لَئِن لَم تُخَلّوا عَنهُ لاَنشِرَنَّ شَعرِى وَ لَاَ ضَعَنَّ قَميصَ رَسُولِ اللهِ عَلى رَاسى وَ لَاَصرُخَنَّ الى اللهِ تَبارَكَ وَ تَعَالىَ فَمَا نَاقَةُ صَالِحٍ بِاَكرَمَ عَلىَ اللهِ مِنّى وَ لا الفَصيلُ بِاَكرَمَ عَلى اللهِ مِن وُلدى» [36]

رها كنيد پسر عموى مرا؛ قسم به آن خدايى كه محمد صلى الله عليه و آله را به حق برانگيخت . اگر از على دست برنداريد، گيسوان خود را پريشان كرده ، و پيراهن رسول خدا صلى الله عليه و آله را بر سر افكنده و در برابر خدا فرياد خواهم زد، يقين بدانيد كه ناقه صالح ، در نزد خدا از من گرامى تر و بچه آن ناقه نيز از فرزندان من قدر و قيمتش زيادتر نبود.

5-  وصيت به عدم شركت آن دو در مراسم تدفين

حضرت زهرا عليها السلام در راستاي برخورد قاطعانه خود عليه كودتاگران سقيفه ، به اميرالمومنين چنين  وصيت فرمودند:

-        « اِنِّی اُوصیکَ اَنْ لایلِی غُسْلِی وَ کَفَنِی سِواکَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیلاً وَ لا تُؤذِّنَّنَ بِی اَحَداً، وَ لا تُؤذِنَنَّ بِی اَبَابَکْرِ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ( صلي الله و عليه وآله و سلم) اَنْ لا یصَلِّی عَلَی اَبُوبَکْرٍ وَ لا عُمَر » [37]

همانا من تو را وصيت مى كنم كه :غسل و كفن كردن مرا كسى غير از تو انجام ندهد و وقتى وفات كردم ، مرا شب دفن كن و هيچ كس را خبر نكن و ابوبكر و عمر را نيز مطلع نساز و تو را سوگند مى دهم بحق رسول خدا صلى الله عليه و آله كه ابوبكر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.

-         اُوصيكَ اَن لا يَشهَدَ اَحَدٌ جِنازَتِى مِن هَولاءِ الذينَ ظَلَمُونِى وَ اَخَذُوا حَقّى فَاِنّهُم عَدُوّى وَ عَدُوُّ رسولِ اللهِ وَ لا تَترُك اَن يُصَلّىَ عَلَىَّ اَحَدٌ منهم وَ لا مِن اَتبَاعِهم وَادفِنِّى فِى اللَيل اِذَا اَوهَنَتِ العُيُونُ وَ نَامتِ الاَبصارُ[38]

تو را وصيت مى كنم كه هيچ كس از آنان كه به من ظلم كرده اند و حق مرا غصب نمودند، نبايد در تشييع جنازه من شركت كنند. زيرا آنها دشم

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها: بصیرت, حضرت زهرا س, سخن, بصیرت آفرینی,
به اطلاع می‌رساند سایت رسمی موسسه افتتاح گردیده است.
برای ورود روی لینک زیر کلیک کنید:

ورود به سایت رسمی موسسه میثاق لوح و قلم

تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...